ضرورت تغییر نگاه اداره سنتی شهر به هوش مصنوعی
فرزاد فلاحیان مدیر حوزه کسب و کار:
چندی پیش شهردار تهران در راستای هوشمندسازی شهر تهران گفته بود، که «ما به حمل و نقل هوشمند نیاز داریم و باید در فضای مجازی نوآوری داشته باشیم تا بتوانیم حمل و نقل هوشمند داشته باشیم.» این درحالی است که هوشمندسازی حمل و نقل با تاکسیهای هوشمند نظیر اسنپ و تپ سی، راهاندازی شد و آنطور که از شواهد پیداست 20 شرکت دیگر مشابه نیز این کار را انجام میدهند و در حوزه حمل و نقل درون شهری و حمل و نقل بسته و بار فعالیت میکنند. اگر قرار و سیاستها بر تحول در هوشمند سازی این حوزه باشد، باید در کیفیت خدمات نیز این ارتقا صورت گیرد، نه فقط در هوشمند سازی خدمات مجازی ما از نظر کمی رشد پیدا کنیم. باید در حوزه اداره خدمات، تغییرات عمده صورت بگیرد و برای اینکه بتوان تصمیم گیری درستی از شرایط موجود داشت که چگونه حمل و نقل و کیفیت خدمات آنها را بالا ببریم، سیستمهای هوش مصنوعی با درصد کمترین خطا باید جایگزین سیستمهای انسانی شوند. در این صورت ارائه خدمات، به نظم و انضباط شهری منجر خواهد شد. البته جایگزین سیستمهای هوش مصنوعی به معنای از بین رفتن نیروهای انسانی کار نیست و بهکار گیری این سیستمها حتی میتواند اشتغالزایی را افزایش دهد و در سطح انجام فرایندها، نظارت بر فرایندها و جمع آوری دادهها یا آنالیز دادههای شهری از نیروهای خبره و کارآمد بیشتری استفاده شود. براین اساس اشتغالزایی که براساس دیتاگذاری، جمعآوری دیتا یا دیتا آنالیز توسط متخصصان صورت میگیرد، منجر به اشتغالزایی خواهد شد،
یا حتی در تقسیم نیروی کار سنتی موثر واقع میشود. همچنین در حوزه ایجاد شغلهای جدیدی در حوزههایی که کمبود وجود دارد، میتواند مثمرثمر باشد، به عنوان مثال در موقعیت مکانی 20 خط تاکسی مشغول به کار هستند و در مکان دیگر، دو تاکسی بیشتر مشغول بهکار نیستند، بیشک در آنجا که دو تاکسی نیاز است، اگر هشت تاکسی مشغول به کار باشند میتوانند خدمات بهتری را به مردم ارائه دهند و به درآمد بیشتر یا حتی ورود تاکسیهای جدید به ناوگان حمل و نقل عمومی منجر شود، اما چون اطلاعات درست و کافی موجود نیست امکان دارد، همواره کمبود تاکسی در جایی برای مسافران احساس شود و در جای دیگر ماشینهای دیگر بیکار باشند. این وضعیت میتواند در فرایند تقسیم نیروهای کار، اشتغال جدیدی، تقسیم هزینهها و… موثر باشد. آنچه که مسلم است در حال حاضر مدیران شهری، هوشمندسازی شهرها را طرحی میدانند که عملیات سنتی را به عملیات مجازی تبدیل نماید، درحالیکه در پشت سیستم مجازیسازی شده، چقدر باید از هوش مصنوعی و سیستمهای هوشمند غیرانسانی با الگوریتمهای خاص فعالیت کرد، کسی به آن واقف نیست و این رویکرد در میان آنها اصلا جایگاهی ندارد. ما به سیستم مدیریت یکپارچه شهری در حوزه حمل و نقل درون شهری و برونشهری نیاز داریم که آنها را به هم متصل کنیم و پشت این سیستمها و پلتفرمها، هوش مصنوعی و سیستمهای بهروز قرار بگیرد. اما ذهنیت ما این است که متاسفانه اینها را همه یکپارچه می بیینیم و سیستم مدیریت را با سیستم مکانیزاسیونسازی یکسان می دانیم و این مشکل اصلی در شهرداری تهران برای تحقق هوشمند سازی در حوزه حمل و نقل است. وقتی از سیستم فعلی خودمان اطلاعات لازم و کافی را نداریم و نمیتوانیم مدلهای تجاری درستی برای سرمایه گذاران، بهروز رسانی و توسعه شبکه حمل و نقل داشته باشیم، سرمایهگذاران برای کمک به نوسازی شبکه فرسوده شهری تمایلی به ورود در این حوزه را ندارد، چون اطلاعات موثقی وجود ندارد و نمیدانند که سرمایه گذاری خود را در جای درستی انجام میدهند یا خیر و برگشت پولشان چقدر است. همچنین ما هیچگاه اطلاعات درستی به مراکز ندادهایم تا بدانند تهران به چند اتوبوس و تاکسی نیاز دارد و آنها با اطلاعات واقعی شروع به تولید کنند. در این میان چون سرمایه گذاری وجود ندارد بودجهای تزریق نمیشود و بودجههای نوسازی در شهرداری صرف ردیفهای دیگر هزینه میشود، بزرگترین چالش برای نوسازی و هوشمند سازی حمل و نقل عمومی است. در حقیقت در این نهاد، اطلاعات نه بهدرستی جمع میشود، نه بهدرستی آنالیز میشود و قطعا ارائه نیز نخواهند شد. بیشک ما در این حوزه از ضعف اطلاعات رنج میبریم. اینکه سیستمها بر اساس اجبار و از روی قانون پیاده سازی شود، وجود ندارد و عدم سرمایه گذاری را پیش میآورد و اینها مثل زنجیره به یکدیگر وصل هستند. وقتی این زنجیره ناقص باشد بقیه هم نمیتوانند بهدرستی کار کنند و مشکل را دائم به گردن دیگری میاندازند.