تبعات بیتوجهی به هوشمندسازی مترو!
فرزاد فلاحیان مدیر حوزه کسب و کار
هرچند مسئولان به هوشمندسازی عوامل مختلف، در قالب شهرهای هوشمند، باور دارند، ولی ظاهرا این امر فقط روی کاغذ یا در حد حرف است و باعث پدیده جدید در تصادفات ریلی و مترویی شده است. بر کسی پوشیده نیست که کنترل قطارهای مترو تحت نظارت هوشمند صورت میگیرد، اما حادثه چند وقت اخیر نشان داد که در کشور ما هنوز سیستم ترافیکی ما به شکل هوشمند عمل نمیکند، پس کنترل و ارزیابی بر روی آن وجود ندارد که بتواند بر اساس ارزیابی، خروجیهای مطلوبی در سیستم ترافیک ریلی شهری داشته باشد. بهخصوص که در سیتسم ریلی که یک راننده قطار، جی پی اس یا ATP را خاموش میکند، هیچ هشداری به مرکز کنترل ارسال نمیشود که دلیل این کار چیست و چرا این فرد سیستم را از حالت هوشمند خارج کرده و کنترل قطار را در دست گرفته است. همه این معضلات از گذشته وجود داشته تا اینکه با حادثه اخیر عیان شد. متاسفانه مرکز مدیریت هشدار که در سیستم هوشمند ترافیک شهری باید در شهرهای هوشمند وجود داشته باشد، وجود ندارد.
یکی از شاخصها این است که اگر یک قطار سیستمهای خود را خاموش کرد، یک پیام هشدار به مرکز اصلی کنترل ارسال میشود که راننده این سیستم را خاموش کرده و دلیل این اتفاق چیست؟ که متاسفانه در حادثه اخیر متروی تهران- کرج این امر رخ نداد و باعث بروز حادثه شد. ما اگر یک سیستم هشدار مرکزی در سیستم ریلی، جادهای و هوایی داشته باشیم، دیگر نیازی به نرم افزارهایی مثل ویز، بلد، نشان و… نیست، پس با این اتفاق ضرورت یک سیستم آلارم (هشدار) مرکزی در سیستم حمل و نقل هوشمند بهخوبی احساس شد. نکته دیگر این است که دیتاهایی که از سیستمهای محلی و کشوری جمع آوری میشوند، وابسته به یک مرکز داده نباید باشند، بهعنوان مثال وقتی یک راننده مترو وقتی سیستم ATP قطار را خاموش میکند، دیتای آن باید به ایستگاههایی که از آنها عبور میکند، ارسال شود که این قطار به این شکل و بهصورت دستی در حال حرکت است و امکان حادثه وجود دارد. این اطلاعرسانی، آسانترین سیستم عملیاتی برای انجام امور ریلی است و مانند سیستم ترافیک شهری نیست که دیتاها و هشدارهای زیادی در لحظه ارسال گردد و آنالیز و تحلیل آن دشوار و زمانبر باشد، ولی ما در این امر آسان و معمول که در سراسر دنیا وجود دارد، هنوز در روشهای جمع آوری دیتا و اطلاعات در سیستم ریلی کشور مشکل و ضعف اساسی داریم. تا زمانیکه ما همچنین مشکلاتی در سطح کلانشهرهایی همچون پایتخت ایران با 13 میلیون جمعیت داریم، باید شاهد حوادث اینچنینی باشیم، که هم زیان مالی و هم زیان جانی زیادی دارد و ممکن است خسارت آن بیش از حد تصور باشد. لذا لزوم اینکه یک تمرکز برای این امر ایجاد و توسط یک سیستم جامع انجام شود، بارها به آن تاکید داشتهام، ولی متاسفانه تا زمان بروز حوادث کسی به آنها توجهای ندارد و پس از مدتی به فراموشی سپرده میشود و راه حل خاصی برای آن وجود ندارد. بههر حال این گونه حوادث زنگ خطری برای مجموعههای شهری مانند شهرداریها است که امنیت مسافران و قطارها را با کنترل بهتر تامین نمایند.